دیروز دوستم گفت که دوستش فوت شده منم خیلی ناراحت شدم
برای شادی روح همه ی رفتگان یه فاتحه بخونید
نه تو میمانی و نه اندوه
و نه هیچیک از مردم این آبادی...
به حباب نگران لب یک رود قسم،
و به کوتاهی آن لحظه ی شادی که گذشت،
غصه هم میگذرد...
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...
لحظه ها عریانند،
به تن لحظه ی خود،
جامه ی اندوه مپوشان ... هرگز ...
(سهراب سپهری)
خاک هرشب دعا کرد،از ته دل خدا را صدا کرد
شب آخر دعایش اثر کرد،یک فرشته تمام زمین را خبر کرد
خدا تکه ای از خاک را برداشت ،آسمان را در آن کاشت
خاک را توی دستش ورز داد، روح خود را به او قرض داد
خاک توی دست خدا نور شد،پر گرفت از زمین دور شد
راستی من همان خاک خوشبختم من همان نورم
پس چرا گاهی اوغات از خدا دورم؟؟
دوستی به من گفت: فلانی اگر یک روز در خانه تو کوبیده شود و بعد از اینکه بپرسی کیست، ناگهان بگوید که منم امام زمان تو!
آیا وجدانا بلافاصله در را باز نموده و با شادی و شعف، خود و خانوادت به استقبالش میروی؟یا اینکه با عذرخواهی از امام می خواهی چند لحظه تأمل بفرمایید الان خدمت میرسم و آنگاه با خانواده ات مشغول مرتب کردن خانه ای در شأن ایشان باشد می شوی؟یک نفر نوارها و CD های نامناسب دیگری پوسترها و دکوراسیون شرم آور و ...تازه بعد از برطرف کردن این موانع اگر امام وارد منزل تو شوند،فکر میکنی از غذا و میوه تو تناول میکنند؟
و اگر امر بفرمایند قرآن یا نهج البلاغه را به من بده ، اگر داشته باشی از گرد و غبار روی آن خجالت نمیکشی؟!...
راستی،اصلا کمی فکر کن،آیا با شناخت از خودت ،احتمال میدهی یک روز امام زمان در خانه ات را بکوبند؟!!!
به دوستم گفتم:پس چه کنم؟گفت:روزی 10 دقیقه با خودت خلوت کن،فقط و فقط به امام زمانت فکر کن و اینکه چه کرده ای و چه باید انجام دهی تا به آن حضرت نزدیک شوی.همچنانکه حضرت صادق علیه السلام می فرمایند:هرکس دوست میدارد از اصحاب حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف باشد باید که منتظر باشد و در این حال به پرهیزگاری و اخلاق نیکو رفتار نماید.(غیبت نعمانی ص 106)
به نام خدا و سلام
امروز بعد از مدتها تونستم تصمیمو عملی کنم ویه وبلاگ بزنم. به قول مامانم شاخ غول شکستم
این وبلاگ مجموعه ای از علاقه مندیهای شخص نویسندست و امیدوارم از دیدنش لذت ببرید هرچند فعلا خالیه
.: Weblog Themes By Pichak :.