اگه از یاد تو رفتم ... اگه از یاد تو رفتم اگه رفتی تو ز دستم
اگه یاد دیگرونی ... من هنوز عاشقت هستم .
با وجود این که گفتی ... دیگه قهری تا قیامت، با تموم سادگی هام
گفتم اما ... به سلامت.
شاید این خوابه که دیدم ...
هرچی حرف از تو شنیدم قلب ناباور من گفت،من به عشقم نرسیدم!
پیش از این نگفته بودی ... غیر من کسی رو داری ،توی گریه توی شادی ... سر رو شونه هاش میذاری.
تو رو می بخشم و هرگز دیگه یادت نمی افتم ...
برو زیبای عزیزم ... تو گرونی ... من چه مفتم
هر نگاه بستگی به احساسی که در آن نهفته است , سنگینی خاص خودش را دارد
و نگاهی که گرمای عشق در آن نهفته باشد , بدون انکه احساس کنی , تنت رامی سوزاند
اولین بار که سنگینی یک نگاه سوزنده را احساس کرد .......
چنین نقل کرده اند:هنگامی که نمرود?حضرت ابراهیم (ع) را در آتش افکند?همه نگاه ها هراسان به ابراهیم (ع)و آتش بود.
در این میان گنجشکی به آتش نزدیک می شد و برمی گشت.از او پرسیدند:ای پرنده چه کار میکنی؟گنجشک پاسخ داد:در این نزدیکی چشمه آبی است و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم!گفتند:ولی وسعت آتش در مقایسه با آبی که تو می توانی بیاوری بسیار زیاد است و این آب آوردن تو فایده ای ندارد.
گنجشک کوچک گفت:من شاید نتوانم آتش را خاموش کنم?اما این آب را می آورم تا آن هنگام که خداوند از من پرسید:وقتی که بنده ام ابراهیم(ع) را بدون گناه در آةش انداختند?تو چه کردی؟پاسخ دهم:هرآنچه که از توانم برمی آمد?انجام دادم.
من آمده ام که با تو راهی بشوم
آنی که تو از دلم بخواهی بشوم
دریا بغلم کن،بغلم کن دریا
می خواهم از این به بعد ماهی بشوم
خداوند روز اول آفتاب را آفرید
روز دوم دریا را
روز سوم صدا را
روز چهارم رنگ ها را
روز پنجم حیوانات
روز ششم انسان را
روز هفتم خداوند اندیشید دیگر چه چیزی نیافریده
پس تو را برای من آفرید
.: Weblog Themes By Pichak :.